کد مطلب:210774 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119

سبب دشمنی منصور
هر دشمنی علتی می خواهد می گویند دوستی بی سبب می شود ولی دشمنی بی سبب رخ نمی دهد من شما را دوست دارم زیرا دل ها دست خدا است و همه را به هم رؤف و مهربان قرار داده اما دشمنی بدون جهت میسر نیست نهایت اسباب اسباب جهالت و نادانی می باشد و از ضعف ایمان و تفوهات بی جا است.

درباره دشمنی منصور با امام صادق علیه السلام نوشته اند غیر از عقیم بودن ملك و رقابت و عظمت مقام او كه منصور می ترسید او داعیه خلافت داشته باشد و از هر جهت بر بنی عباس مقدم است مبادا مردم جمع شوند و علویین هم اطراف او را بگیرند و كار منصور عقیم بماند خصومت می ورزید ضمنا نوشته اند روزی امام جعفر صادق را خواست و نشسته بودند از هر دری سخنی می راندند احمد بن عمر بن مقدم روایت كرده كه مگسی بر سر منصور نشست منصور آن را زد باز مگس برخاست و جای دیگر او نشست باز زد چند بار مگس را زد و باز مگس او را خسته و ملول كرد رو كرد به امام صادق گفت چرا خداوند این حیوان بی فایده موذی را آفریده است؟!

امام صادق علیه السلام فرمود به جهت آنكه مردان جبار و قهار را ذلیل سازد تا بدانند دست بالای دست بسیار است و آن قهاریت و جباریت محكوم یك مگس ناچیز است.

این سخن در دل منصور سبب كینه و خصومتی شد در حالی كه یك حقیقتی را بیان



[ صفحه 264]



فرموده بود و در بهانه آن بود كه تلافی كند تا چند بار در مقام كشتن امام و مسموم كردن آن برآمد.